پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

تزویج فرزند، وظیفه پدر و مادر

تزویج فرزند، وظیفه پدر و مادر[1]

 

ازدواج جوانان، وظیفه‌ای است که قرآن کریم آن را به دوش پدر و مادر و دیگر دل‌سوزان جامعه، قرار داده و می‌فرماید:

بی‌همسران خود [چه جوان و چه غیرجوان] و غلامان و کنیزانِ درست‌کارتان را همسر دهید. اگر فقیرند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد کرد و خدا، گشایشگر داناست.[2]

در این آیه شریفه، چند نکته است که اجمالًا یادآور می‌شویم:

1. درباره کلمه «ایامى‏» راغب اصفهانی می‌نویسد: «ایّم» [با تشدید، بر وزن قیّم] به زنِ بی‌شوهر می‌گویند که جمع آن در قرآن «ایامى» است، گاهی به مرد مجرد هم «ایّم» گویند.[3]

این واژه، به تدریج در مورد زن بی‌شوهر- خواه دوشیزه یا بیوه- و نیز در خصوص مردی که زن ندارد، به کار رفته است. بنابراین عبارتِ «وَأَنْکِحُوا الأَیامى‏ مِنْکُمْ» زنان و مردان بی‌همسر را شامل می‌شود.

2. «أنکحوا» فعل امر است. انکاح از باب افعال می‌باشد و به معنای تزویج کردن زنی است به مردی و بالعکس، فعل أنکحوا، ظهور در وجوب دارد و گویا این آیه شریفه، ازدواج را وظیفه‌ای برای عموم افراد اجتماع، از جمله پدر و مادر، می‌داند.

3. نکته دیگر در این آیه آن است که خداوند متعال می‌فرماید به واسطه فقر از ازدواج نترسید، پس وعده قطعی می‌دهد که اگر به این امر مقدس اقدام کردید و با عقل و تدبیر و تلاش و برنامه‌ریزی صحیح، پیش رفتید از فضل خودم بی‌نیازتان می‌کنم.

تجربه نیز به همگان نشان داده است که معمولًا زوج‌های جوان در ابتدای زندگی، تهی‌دست بودند و جز مختصری برای گذران، چیزی نداشته‌اند، اما به تدریج و با تلاش و توکل، بی‌نیاز شده‌اند. اگر هر کس به فامیل و نزدیکان خود، نگاهی بیندازد و سیر زندگی آنان را اجمالًا بداند، حرکت از فقر به غنای آبرومندانه را درمی‌یابد.

پس خداوند متعال در آیه شریفه‌ای که آوردیم عموم مردم، به ویژه پدران و مادران را موظف می‌کند که به امر ازدواج فرزندان، اقدام ورزند و از موانع نترسند.

 

احادیث

در احادیث نیز یکی از حقوقی که فرزندان بر گردن پدر و مادر دارند

این است که به امر ازدواج آنان اهتمام ورزند. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

از جمله حقوق فرزند بر عهده پدر سه چیز است: انتخاب نام خوب، آموزش نوشتن و به ازدواج درآوردن او هنگامی که به بلوغ می‌رسد.[4]

در حدیث دیگری آن بزرگوار می‌فرماید:

کسی که فرزندش به حدّ رشد برسد و امکانات تزویج او را فراهم نکند اگر فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه برای هر دو نفرشان نوشته می‌شود.[5]

 

وظیفه خانواده در کمک به فرزندان: انتخاب همسر[6]

 

پدر و مادر در همه مراحل زندگی در امر ارشاد و تربیت و سامان‌دهی کارهای فرزندان خود، مسئولیت دارند. یکی از آن مراحل، مربوط به ازدواج است. اسلام در این خصوص، عنایت ویژه‌ای دارد و آن را به عنوان یک «حق»، معرفی کرده است.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

از جمله حقوق فرزند در عهده پدر سه چیز است: انتخابِ نام خوب، آموزشِ نوشتن و به ازدواج درآوردنِ او هنگامی که به بلوغ می‌رسد.[7]

در حدیث دیگری آن بزرگوار می‌فرماید:

کسی که فرزندش به حدّ رشد برسد و امکانات تزویج او را فراهم نکند

اگر فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه برای هر دو نفرشان نوشته می‌شود.[8]

این همه تأکید از آن روست که زندگی اجتماعی فرزند از ازدواج و تشکیل خانواده جدید آغاز می‌شود و سعادت آینده او به کیفیت ازدواج و چگونگیِ «انتخاب همسر»، بستگی دارد و او در این انتخابِ مهم، که به پختگی و تجربه نیاز دارد نباید تنها باشد و رأساً وارد عمل شود. اساساً برای انسان- به ویژه جوان- همیشه «انتخاب»، امر مهمی است؛ از انتخاب یک کالا برای خرید، انتخاب خانه، محل و شهر سکونت، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب نماینده یا مسئول سیاسی و دیگر انتخاب‌ها، اما در این میان، انتخاب همسر، بسیار حیاتی و حساس و در خور دقت فراوان است، زیرا بسیاری از انتخاب‌های دیگر به آن بستگی دارد و سرنوشت زندگی آینده با آن رقم می‌خورد.

 

راهنمایی نه تحمیل

والدین در عین حال که باید فرزندان خود را در امر ازدواج، دل‌سوزانه راهنمایی کنند و به صورت جدّی در مشورت‌دهی شرکت جویند، اما باید بدانند که آن‌ها مشاور و راهنما هستند نه تصمیم‌گیرنده.

پس باید اولًا: در این انتخاب، سلیقه فرزندشان را رعایت کنند نه سلیقه خودشان را. جوانان همیشه با طرز تفکر پدران و مادران، اختلاف داشته‌اند؛ مخصوصاً در این روزگار که «عصر انفجار اطلاعات» نامیده می‌شود. جوانان امروز با فرهنگ ویژه‌ای مواجه هستند که از طرق مختلف دریافت می‌کنند. پدر و مادر باید با توجه به آن‌ها در انتخاب همسر مناسب با فرزندشان همکاری کنند و از تنگ‌نظری‌هایِ خاص زمان خود، دست‌بردارند. زور و اجبار و تحمیل و رودربایستی، عواقب ناگواری را در پی دارد.

ثانیاً: والدین در بیان صفاتِ فرد مورد نظر، امین باشند و آنچه را که واقعیت دارد بگویند.

 

* امینى، ابراهیم، ازدواج، موانع و راه حل‏ها، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: دوم، 1390

[1] تاریخ ایراد خطبه: 9/ 5/ 77
[2]. نور، آیه 32:« وَأَنْکِحُوا الأَیامى‏ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»؛
[3]. مفردات، ذیل واژه« ایّم»
[4]. مکارم الاخلاق، ص 114:« مِن حَقِّ الولدِ عَلى والدِهِ ثَلاثةٌ: یُحسنُ اسمَهُ وَ یُعَلّمُهُ الکتابَةَ وَ یُزَوِّجُهُ إذا بَلَغَ»
[5]. مجمع البیان، ج 7، ص 245:« مَن أدرکَ لَه وَلدٌ و عندهُ ما یُزَوِّجُهُ فَلم یُزَوِّجْهُ فَأحْدَثَ فَالاثمُ بینهما»
[6] تاریخ ایراد خطبه: 22/ 4/ 86
[7]. مکارم الاخلاق، ص 114:« مِن حَقِّ الولدِ على والده ثلاثةٌ: یُحسنُ اسمَهُ وَ یُعَلّمُهُ الکتابَةَ وَ یُزَوّجُهُ إذا بلغ»
[8]. مجمع‏ البیان، ج 7، ص 245:« مَن أدرکَ لَه وَلدٌ و عندهُ ما یُزَوِّجُهُ فَلَم یُزَوِّجْهُ فَأحْدَثَ فَالاثمُ بینهما»