پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

بخش سوم: راه‌های شناخت همسر

بخش سوم: راه‌های شناخت همسر

 

 

راه‌های شناخت همسر (مشورت)[65]

 

در خطبه‌های گذشته درباره مهم‌ترین صفات همسر خوب، سخن گفتیم و به نقش آن‌ها در سعادت و آرامش خانوادگی اشاره کردیم. اکنون بحث در این است که چگونه و از چه راه‌هایی مطمئن شویم که این صفات در همسری که می‌خواهیم انتخاب کنیم وجود دارد یا نه؟

بی‌تردید بهترین و سنجیده‌ترین راه، برای شناخت همسر آینده، «مشورت» است. در این باره اندکی توضیح می‌دهیم:

 

اهمیت و ارزش مشورت

انسان به تنهایی قادر نیست که بر جوانب یک موضوع، مسلّط شود و اطلاعات لازم را به دست آورد، از این‌رو به مشورت و مشاور نیاز دارد تا او را در این مسیر کمک کنند.

در آیات و روایات، امر به مشورت و پرهیز از خودرأیی فراوان دیده می‌شود. در فرهنگ قرآنی، امور مؤمنان با مشورت سامان می‌یابد: «وَأَمْرُهُمْ شُورى‏ بَیْنَهُمْ».[66] حتی خداوند متعال به عقل کاملی چون پیامبر عظیم‌الشأن اسلام صلی الله علیه و آله دستور می‌دهد که در کارها با مؤمنان و اهل بصیرت، مشورت کن: «وَشاوِرْهُمْ فِى الأَمْرِ».[67]

در احادیث نیز درباره اهمیت مشورت و از نقشِ گره‌گشای آن در کارها، بسیار سخن رفته است، امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید: «هیچ پشتیبانى چون مشورت نیست.»[68]

استبداد به رأی و تکیه بر عقل فردی، زیان‌بار و هلاکت آفرین است، هم‌چنان که علی علیه السلام فرمود: «هرکس استبداد رأى داشته باشد، هلاک مى‏شود».[69]

پسران و دختران یا پدران و مادرانی که بدون شور و مشورتِ با اهل اطلاع، در مورد آینده خود و فرزندانشان، تصمیم می‌گیرند غالباً به دردسرها و مشکلات فراوانی برخورد می‌کنند. برخی از جوانان با طرح این که ما دیگر بچه نیستیم، از مشورت با پدر و مادر و دل‌سوزان دیگر، سرباز می‌زنند! حال آن که مشورت، اوجِ عاقل بودن یک انسان است نه بچه بودن او.

 

با چه کسانی مشورت کنیم؟

اصلِ پذیرش مشورت، کافی نیست، بلکه باید به «مشاور» هم اهمیت دهیم؛ یعنی کسی که می‌خواهیم با او شور و مشورت کنیم چه شرایطی باید داشته باشد؟ با هر کس نمی‌توان مشورت کرد: نادان و بی‌اطلاع، بخیل، حسود، ترسو و حق‌پوش نباید مشاور ما باشد. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

ای علی، با ترسو مشورت مکن، زیرا او راه‌حل مشکل را بر تو تنگ می‌کند و با بخیل مشورت مکن، زیرا او تو را از هدفت بازمی‌دارد و با آدم حریص مشورت مکن، زیرا او آزمندی را در نظرت، نیکو جلوه می‌دهد.[70]

باز آن بزرگوار صلی الله علیه و آله فرمود:

مشورت با نصیحت‌گر عاقل، باعث رشد و خوش‌یمنی و توفیقی از جانب خداست، پس اگر چنین شخصی به تو مشاوره داد بپرهیز از این‌که برخلاف آن عمل کنی، اگر چنین کنی، به رنج و تعب می‌افتی.[71]

در امر ازدواج باید افراد و منابعی که به فرد موردنظرِ ما نزدیکند، مورد مشورت قرار گیرند؛ مثلًا همسایگان، دوستان، معلم و مدیر و کادر اداری مدرسه یا دانشگاه و محل کار.

پدر و مادر و دختر و پسر، پس از انجام تحقیقات و گرفتن اطلاعات باید داده‌ها را با هم در میان بگذارند و به شور و مشورت بنشینند.

 

وظیفه مشاور

دختر و پسر یا پدر و مادر، در مورد صفات فرد موردنظرشان، بی‌اطلاع هستند و واقعاً چون تشنه‌ای که به دنبال آب است، یا گم‌گشته‌ای که راه را می‌جوید، دست نیاز به سوی فرد مطلعی به عنوان «مشاور» دراز می‌کنند، در این‌جا مشاور، وظیفه دارد در نقشِ یک انسان خیرخواه و دل‌سوز، حق را بگوید و چیزی را کتمان نکند. امام زین‌العابدین علیه السلام فرمود:

حقِ مشورت کننده این است که اگر برای راهنمایی او نظری داری راهنمایی‌اش کن و اگر اطلاعی نداری، او را به کسی که آگاهی دارد راهنمایی کنی.[72]

مشاور اگر مطلبی را می‌داند و با مشورت‌کننده، درمیان نگذارد و بخل ورزد، به تدریج عنصر دانایی از او سلب می‌شود، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس با برادر خود مشورت کند و او خالصانه راهنمایی‌اش نکند، خداوند اندیشه‌اش را از وی می‌گیرد.[73]

و امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:

کسی که با مسلمانان در مشورت، غش و فریب کند، من از او بیزارم.[74]

پس دختران و پسران و خانواده‌ها به امر خدای متعال و تأکید پیشوایان دین، وظیفه دارند در امر مهمی چون ازدواج، مشورت کنند و صفات نیک را از طریق مشاوره به دست آورند، سپس به هر نتیجه‌ای که رسیدند به خداوند توکل کنند. پس از رأی مثبت مشاوران، وسواسی‌گری کار اشتباهی است.

 

تقدم مشورت بر استخاره[75]

برخی برای ازدواج یا خرید و فروش خانه، اتومبیل، مغازه و یا هر تصمیم دیگری، فوراً استخاره می‌کنند و به مشورت و شور و گفت و گو، توجه ندارند. این روش، اشتباه است، زیرا استخاره، پس از مشورت و در هنگامی است که دچار تحیّر و سرگردانی شده‌ایم. آنچه فرهنگ دینی و اسلامی از ما خواسته است تعقل، اندیشه‌ورزی و مشورت است و استخاره در موقعی، ضرورت می‌یابد که بعد از همه مشورت‌ها و تحقیقات- بدون وسواس- هنوز یک طرف قضیه برایمان قطعی نشده است.

برای شناخت همسر- یا هر تصمیم دیگری- نمی‌توان قبل از همه چیز به استخاره متوسل شد، این تقلید غلطی است که نتایج ناگواری را برای آینده افراد، درپی دارد و قرآن و استخاره را هم ناکارآمد، جلوه می‌دهد.

درباره استخاره باید اندکی توضیح دهم:

 

معنای استخاره

استخاره در لغت به معنای طلب خیر کردن از خداوند است. اما در اصطلاح یعنی: دعا و توکل بر خدا در انجام دادنِ امری که خیر و شرّ آن بر انسان پوشیده است.

استخاره واقعی، درواقع دعاست و آنچه که از معصومین علیهم السلام درباره توصیه به استخاره رسیده، مربوط به خیرخواهی از خداوند از طریق دعا و انابه است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، بنابه روایات عامه و خاصه، به اصحاب خود، روش استخاره را بیان می‌کرد و می‌فرمود: «در هر کارى- چه کوچک و چه بزرگ- استخاره را ترک نکنید». در این مورد، احادیث فراوانی وجود دارد.

آنچه که از این روایات به دست می‌آید این است که طلب خیر کردن از خدا (استخاره) از طریق «دعا» به دست می‌آید.

امام سجاد علیه السلام با دعای خود، این‌گونه از خدا طلب خیر می‌کند و مفهوم استخاره را به ما آموزش می‌دهد:

الهی، هرگاه دو خاطره در دلم خطور می‌کند و یا دو کار به نظرم می‌آید: کاری که رضای تو در آن است و کاری که سخط تو در آن می‌باشد، خدایا اراده مرا بر طبق رضای خودت بگردان.[76]

 

انواع استخاره

در روایات، از شش نوع استخاره، نام برده شده که به اختصار آن‌ها را نقل می‌کنیم:

1. استخاره مطلق

این استخاره در واقع نوعی طلب دعا و طلب خیر کردن است.

امیرمؤمنان علی علیه السلام در چگونگی این استخاره فرمود:

ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو:

استخیرُ اللَّه؛ (یعنی از خدا طلب خیر می‌کنم)، آن‌گاه دعا کن و سپس کار خود را انجام بده.[77]

2. استخاره مشورتی

به سندهای معتبر از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:

هرگاه یکی از شما کاری را اراده کند با کسی مشورت نکند تا آن‌که پیش از آن با خداوند، مشورت نماید. راوی پرسید: چگونه با خدا مشورت کند؟ فرمود: اول از حق تعالی، خیر خود را طلب نماید، بعد از آن با مؤمنان مشورت کند تا خدا آنچه را خیر او در آن است به زبان ایشان جاری گرداند.[78]

3. استخاره قلبی

مرحوم مجلسی رحمه الله می‌نویسد: کلینی، شیخ طوسی، سید بن طاووس و طبرسی رحمه الله به سند صحیح، روایت کرده‌اند:

ابن اسباط، تصمیم داشت به مصر سفر کند، اما مردّد بود که از راه دریا سفر کند یا صحرا، حضرت امام رضا علیه السلام به او فرمود: دو رکعت نماز بگزار و بعد از آن به سجده برو و صد مرتبه، خیر خود را از خدا طلب کن و آنچه به قلبت می‌افتد به همان عمل نما.[79]

در احادیث به سه نوع استخاره دیگر نیز اشاره شده است:

1. استخاره با قرآن.

2. استخاره با تسبیح.

3. استخاره ذات الرقاع.

ولی به دلیل عدم ضرورت، از تفصیل آن‌ها صرف‌نظر می‌کنیم.

موضوع خطبه این بود که در امر ازدواج یا هر کار دیگری، ابتدا باید جوانب قضیه را سنجید و با مشورت، اطلاعات لازم را پالایش و زیر و رو کرد، اگر به نتیجه رسیدیم، استخاره با قرآن یا تسبیح لازم نیست. همان دعای همیشگی و خیر خواستن از خدا و توکلِ دائمی بر او کافی است.

 

گفت و گویِ دختر و پسر[80]

 

یکی دیگر از راه‌های شناخت همسر آینده، گفت و گوی مستقیم دختر و پسر است. این گفت و گوها می‌تواند به دو صورت انجام بگیرد: یکی با اجازه و اشراف پدر و مادر و در منزل، دوم بدون اجازه آن‌ها و در پارک‌ها و خیابان‌ها یا گفت و گوهای تلفنی. در مورد هر یک از این دو نوع، توضیح می‌دهیم:

1. گفت و گوی دختر و پسر با اجازه و اطلاع پدر و مادر

این گفت و گو، در واقع نوعی تحقیق و کسب اطلاعات بیشتر دختر و پسر از هم است. در این نوع تحقیق، پس از کسب موافقت پدر و مادر، جلسه‌ای در خانه پدر و مادرِ دختر یا پسر تشکیل می‌دهند و به گفت و گو می‌نشینند و درباره مسائلی از قبیل: هدف ازدواج، توقعات هر یک از دیگری، محل زندگی، شغل، درآمد، اخلاق، روش برخورد با مشکلات یا اشتباهات و مسائل دیگری از این دست، صادقانه با هم گفت و گو کنند. اگر جلسات متعدد لازم شد می‌توانند در چند جلسه، حرف‌ها و خواسته‌ها را ادامه دهند.

به دختران و پسران، توصیه می‌کنم که صادقانه برخورد کنند و واقعیت‌ها را بگویند و امور مهم و سرنوشت‌ساز را کتمان نکنند. اگر باهم در همان جلسات اول، صادق باشند و از خصوصیات یکدیگر مطلع شوند از دو حال خارج نیست: یا با همان وضع، یکدیگر را می‌پذیرند و ازدواج می‌کنند و بعدها کمتر با هم اختلاف می‌کنند و کار به جدایی و طلاق کشیده نمی‌شود. یا این‌که ازدواج، واقع نمی‌شود و این بهتر است از وقوع ازدواج و طلاق و اختلافات شدید خانوادگی.

2. گفت و گوی خیابانی

بهترین روش گفت و گو همان نوعی است که اول، اشاره کردیم، اما اگر به هر دلیل امکان چنین ملاقاتی وجود نداشت و پدر و مادر، چنین امکانی را فراهم نساختند و دختر و پسر خودشان تصمیم گرفتند در خیابان‌ها و پارک‌ها و یا نقاط خلوت دیگر با هم گفت و گو کنند، صلاحشان در چیست؟ در این باره به چند نکته مهم اشاره می‌کنیم:

1. این ارتباط باید با اطلاع قبلی پدر و مادر و توافق بر ازدواج باشد وگرنه امکان دارد که پسر و دختر به توافق برسند و حتی یکی از آن‌ها یا هر دو، دل‌باخته یکدیگر شوند ولی پدر و مادرشان موافقت نکنند اگر ازدواج کنند از کمک‌های پدر و مادر، محروم می‌شوند و اگر صرف‌نظر کنند ناچارند تا آخر عمر، قرینِ حزن و اندوه شوند.

2. مقدار مجاز این ارتباطها باید در حدِّ شناخت باشد و از این مرز، تجاوز نکنند، چون حتی لذت‌های گفتاری نیز شرعاً جایز نیست و پی‌آمدهای خوبی ندارد.

3. از خلوت کردن و گفت و گوهای تحریک‌آمیز، جداً اجتناب نمایند، زیرا علاوه بر حرمت شرعی، امکان انحرافِ جنسی نیز وجود دارد، کنترل غریزه جنسی دشوار است، چه بهتر که سعی کنند در چنین موقعیت خطرناکی قرار نگیرند.

4. جوانان- مخصوصاً دختران- به این نکته مهم توجه نمایند همه پسرانی که به بهانه ازدواج با دختران ارتباط برقرار می‌سازند در گفتارشان صادق نیستند و چه بسا به قصد تفریح و خوش‌گذرانی، با دختری تماس می‌گیرند و از ساده‌لوحی دختر، سوءاستفاده می‌کنند و با انواع حیله‌ها او را فریب می‌دهند، غریزه جنسی او را تحریک می‌کنند و به وادی فساد می‌کشند و پس از چندی او را رها می‌سازند، آبروی دختر ریخته می‌شود و در ازدواج با مشکل روبه‌رو می‌شوند چون اکثر پسرها اگر بدانند یا گمان داشته باشند دختری قبلًا با پسری ارتباط داشته حاضر نمی‌شوند با او ازدواج کنند و حتی اگر بعد از خواستگاری یا ازدواج هم بفهمند همسرشان قبلًا با پسری در ارتباط بوده بدبین می‌شوند و چه بسا به طلاق و جدایی، کشیده شود.

بنابراین، همسریابیِ خیابانی یا تلفنی و اینترنتی، به صلاح دختران و پسران نیست و سلامت خانواده و جوانان را تهدید می‌کند و مسئولانِ مربوط باید برای حل آن، چاره‌اندیشی کند.

در یک نظرسنجی، در مورد آشنایی دختر و پسر، قبل از ازدواج گفته‌اند:

42 درصد اعلام کرده‌اند از هر ده نفر فقط یک مورد به ازدواج منتهی می‌شود.

46 درصد گفته‌اند: به هیچ وجه با دختر و پسری که قبلًا ارتباط داشته‌اند ازدواج نمی‌کنند.[81]

 

[65] تاریخ ایراد خطبه: 10/ 1/ 86
[66]. شورى، آیه 36
[67]. آل عمران، آیه 159
[68]. نهج البلاغه، حکمت 54:« لا ظهیر کالمشاوره»
[69]. همان، حکمت 161:« مَن استبدَّ بِرأیه هلک»
[70]. علل الشرائع، ج 1، ص 559:« یا علىُّ لا تُشاوِرْ جَباناً فَإنّه یُضیّقُ علیک المخرجَ وَ لا تشاوِرِ البخیلَ فَانّهُ یقصُرُ بک عن غایتکَ وَ لا تُشاوِرْ حریصاً فَانَّهُ یُزَیِّنُ لک شَرَها»
[71]. بحار الأنوار، ج 72، ص 102:« مشاورةُ العاقلِ الناصِحِ رشدٌ و یمنٌ و توفیقٌ مِن اللَّهِ فَإذا أشارَ علیک الناصحُ العاقلُ فإیّاکَ و الخلافَ فَإنّ فِى ذلک الْعَطَبَ»
[72]. خصال صدوق، ج 1، ص 570:« حَقُّ المستشیرِ إنْ عَلِمْتَ أنَّ لَهُ رَایاً أشرتَ علیه وَ إنْ لَم تعلم أرشَدتَهُ إلى مَن یعلم»
[73]. بحار الأنوار، ج 75، ص 102 و محاسن، ج 2، ص 438:« مَنِ استشارَ أخاهُ فَلَمْ یَنْصَحْهُ مَحضَ الرّأى سَلَبَهُ اللَّهُ رَأیَهُ»
[74]. بحار الأنوار، ج 75، ص 99:« مَن غَشَّ المسلمینَ فى مشورةٍ فقد برئتُ منه»
[75] تاریخ ایراد خطبه: 31/ 1/ 86
[76]. صحیفه سجادیه، دعاى نهم:« وَ إذا هممنابِهَمَّین: یُرْضیک أحَدُهما عَنّا و یُسْخِطکَ الاخَرُ علینا فَمِلْ بنا إلى ما یُرْضیک عَنّا»
[77]. علامه مجلسى، مفاتیح الغیب، ص 17، در مکارم الاخلاق، ص 373 و بحار الأنوار، ج 91، احادیثى در مورد کیفیت این نوع استخاره آمده است
[78]. مفاتیح الغیب، ص 41؛ محاسن برقى، ص 598 و بحار الأنوار، ج 91، ص 252
[79]. مفاتیح الغیب، ص 34
[80]. تاریخ ایراد خطبه: 21/ 2/ 86.
[81]. امینى، ابراهیم، ازدواج، موانع و راه حل‏ها، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: دوم، 1390